اگر والدین در خانه رفتارهای سختگیرانه ای داشته باشند و به کودک شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه های مخربی برای جلب توجه متوسل میشود.
جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر میزنند که به خاطر سختگیریهای والدین شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، میخواهند همه محدودیت ها را از بین ببرند و رفتار والدین شان را تلافی کنند.
کار از کجا خراب شده؟
اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می دهد.
والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می کند؟ آیا او را به زور آوردهاند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می شود؟ آیا رابطه خوبی با اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش های عصبی، به دنبال تلافی است.
چند ساعت آزادی
شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می کند و رفتار مخربی را نشان نمی دهد. اما زمانی که مهمان می آید یا او با خانواده اش به جمعی غریبه وارد می شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی کند، چرا که می داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی کنند.
او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می توانم کاری بکنم، تلقی می کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است.
معمولا این بچه ها یاد گرفته اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از اینکه آدم ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می آیند و با او حرف می زنند، لذت می برد.
هم جدی، هم مهربان
بعد از ریشه یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند.
در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سختگیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می شوند، انگیزه شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می دهند.
دوست کودکتان باشید
والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه هایی که از والدین خجالت می کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می دهند.
اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزندشان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه ها از مرجع قدرتشان حساب می برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.